قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی افزون بر تبیین بینش ها و آموزه های دستوری نوین، به بازخوانی بینش ها و نگرش و گرایش های شرایع پیشین نیز می پردازد. از این رو کتابی انتقادی است. همان گونه که به تایید و تصدیق برخی از نگرش ها و آموزه های کتاب های پیشین و شرایع آسمانی دیگر اقدام می کند با نگرشی انتقادی به آن ها توجه می کند.
نگرش انتقادی قرآن به گزاره ها و آموزه های کتب دیگر آسمانی به دلیل آن انجام می شود که آن کتاب ها یا تحریف شده و یا تصحیف گردیده و یا آن که دارای آموزه هایی بوده است که برای مقطع و دوره خاص فرو فرستاده شده بود و لزومی وجود نداشت تا استمرار و دوام یابد.
گاه نگرش انتقادی قرآن به رفتار و شیوه های عمل مومنان و پیروان دیگر شرایع و کتب آسمانی است و انتقاد به عمل آنان متوجه می باشد هر چند که می بایست ریشه این نگرش و گرایش را نیز در بینش ها و تفکرات آنان جست. به هر حال برجستگی نقد عمل خود به دلیلی بوده است که می بایست تحلیل و تبیین گردد.
شیوه های انتقادی قرآن نسبت به کتب و آموزه ها و گزاره های کتب و آموزه ها و گزاره های شرایع پیشین به دو شکل و روش حلی و نقضی است. گاه به اموری می پردازد و نشان می دهد که از نظر عقلی می بایست دیدگاه و یا نگرش خاص این گونه تغییر کند. و یا به شیوه نقضی باورها و بینش ها و نگرش های دیگران را به نقد می کشد. این روش در قرآن برای نقد تثلیث به کار رفته است و قرآن با بهره گیری از این دو شیوه کوشیده است تا نگاهی انتقادی به باور تثلیث داشته باشد. از این رو دیده می شود که قرآن با بهره گیری از روش استدلال های روشن عقلانی باور را در معرض نقد علمی و عقلی قرار دهد و نشان می دهد که از نظر عقلانی نمی تواند تثلیث درست باشد و برای خدا فرزندی باشد و یا شریک در الوهیت وی فرض شود و یا این که چگونه فرزند زنی می تواند یکی از خدایان سه گانه باشد و کسی که خود اهل نیاز است و می بایست بخورد و یا بیاشامد می تواند خدای بی نیاز باشد.
به سخن دیگر، قرآن گاه از روش بیان حقیقت بی آن که به طور صریح موردی را در نظر گرفته باشد، می پردازد و به خواننده خود می آموزد که حقیقت صرف چیست. از این رو تنها به بیان توحید و ویژگی ها و آثار پذیرش آن در شخص و جامعه در دنیا و آخرت می پردازد و گاه دیگر با نگاهی انتقادی به آن چه هست می پردازد و ضمن تحلیل و تبیین باورهای موجود به دو شکل استدلال حلی و نقضی به نقد آن می نشیند. این روش و شیوه ای است که قرآن نسبت به حقایق هستی و نقد باورها و بینش ها و نگرش های پیروان دیگر شرایع در پیش گرفته است. با بهره گیری از شیوه و روش های قرآنی می توان امید آن داشت تا مفاهیم و حقایق قرآنی به گوش دیگران برسد و باورها و بینش های نادرستی که در جامعه استقرار یافته بازخوانی و تحلیل و تبیین گردد و نقاظ قوت و سستی آن ها دانسته گردد.